Monday, August 20, 2007

رازي كه پنتاگون مي‌خواهد شما ندانيد















طرح بلندپروازانه دفاع ملي موشكي آمريكا كه از سوي پنتاگون و با هدف مقابله با حملات كشورهاي ديگر طراحي و اجرا گرديده است با مخالفت‌هاي گسترده داخلي و خارجي روبه‌رو شده است. در اين طرح ضمن استقرار موشك‌هايي در خاك آمريكا، كليه موشك‌هاي بالستيك، پرتاب شده به سوي اهدافي در خاك ايالات متحده ره‌گيري و منهدم مي‌گردد. برنده اصلي اين طرح كه تاكنون صدها ميليارد دلار براي آن هزينه شده و پيش‌بيني مي‌شود كه در مجموع يك تريليون دلار هزينه خواهد داشت، ابرشركت‌هايي هستند كه در سايه اين پروژه، سودهاي هنگفتي به دست خواهند آورد. نويسنده اين مقابله با بررسي ابعاد مختلف اين طرح و كارايي احتمالي آن در صورت مواجهه با تهديدي واقعي، معتقد است كه مردم آمريكا در نهايت بازنده اصلي چنين طرح‌هاي بلندپروازانه و بي‌فايده‌اي هستند.
يك راز كوچك در مورد دفاع ملي موشكي ايالات متحده وجود دارد كه پنتاگون نمي‌خواهند شما آن را بدانيد. راز اين است: سيستم كنوني دفاع موشكي از پايه معيوب است". اين وضعيت نه تنها از بعد تكنولوژيكي ،‌بلكه از لحاظ منطق و مفهوم وجود دارد. چرا كه اين سيستم نبايد بنا مي گرديد حتي نبايد اين پروژه آغاز مي‌شد و نظير جنگ ما در عراق ،‌ اگر اين سيستم به كار گرفته شود ايالات متحده بي‌دفاع‌تر و خطرپذيرتر از وضعيتي خواهد بود كه اصولا اين سيستم وجود خارجي نداشت. اجازه بدهيد كه بيشتر در اين مورد بينديشيم .اصولا ايده دفاع ملي موشكي، ايده خوبي است يا خير؟ و نظير هر سيستم پيچيده ديگر كه بايد چهار مرحله توجيه فني و عملي را بگذارند. آيا اصولا اين آزمون‌ها ضروري‌اند؟ و آيا اين سيستم دفاعي، كارايي خواهد داشت؟‌ و آيا جايگزين‌هاي ديگري براي آن وجود دارد؟ و آيا منافع آن بيش از معايب آن است؟ اين موارد نكاتي ساده اما بسيار حايز اهميت هستند. مشكل سيستم دفاعي موشكي اين است كه اين سيستم در همه اين چهار مرحله شكست خواهد خورد.
اينك به اين نكات توجه نماييد:

الف) آيا اين سيستم دفاع ملي موشكي ضروري است؟
به خاطر داشته باشيد كه اين طرح بلندپروازانه، براي دفاع از امريكا در برابر پرتاب موشك‌هاي اتمي دولت‌هاي محور شرارت ايجاد شده است. اما اين طرح از ريشه مضحك است چرا كه حتي تصور اين حرف‌ها هم به سختي ممكن است . همچنين بايد دانست كه چهار كشور مورد نظر دولت امريكا (يعني كره شمالي ، سوريه، ايران و عراق) اصولا فاقد موشك‌هاي بالستيك هستند. اين سناريو در سال 1997 ميلادي طراحي شده بود كه بر مبناي آن ، كره شمالي در 8 سال آينده به اين موشك‌ها دست مي‌يافت. اما برنامه توسعه موشكي اين كشور، دو سال قبل از آن يعني سال 1995 ميلادي متوقف شده بود. به علاوه، درحالي كه كره شمالي توافقاتي با كره جنوبي به دست‌آورده، اما طرح دفاع موشكي همچنان تداوم يافته و بدون هيچ تغييري دنبال شده است.
ساير اين دولت‌هاي محور شرارت چه وضعيتي دارند؟ عراق كه با اشغال نظامي روبه رو شده و ديگر تهديدي عليه هيچ كس به جز سربازان بي‌دفاع ارتش امريكا محسوب نمي‌شود. ايران نيز داراي موشك‌هاي بالستيك و هسته‌اي نيست. همچنين ليبي حتي از ساخت يك ساعت معمولي كه بتواند همتراز با دقت مورد نياز در ساخت يك موشك بين قاره‌اي به كار رود ناتوان است. لذا حتي صحبت از دارا بودن موشك‌هايي كه بتواند نقاطي در چند هزار مايلي را مورد هدف قرار دهد بي‌معني مي‌باشد.

ب) آيا اين سيستم داراي كارايي مورد نظر پنتاگون خواهد بود؟
آزمون‌هايي كه تاكنون انجام شده است، بيش از آنكه با ارزش باشند، وضعيتي طنز‌آميز داشته‌اند. چرا كه بيشتر اين آزمايش‌ها باشكست روبه‌رو شده‌اند. البته بعدها دست‌اندركاران يكي از پروژه‌ها اعتراف نمودند كه براي دستكاري نتايج، تحت فشار بوده‌اند. به علاوه در آزمايش‌هاي اخير هدف مورد نظر، يك دستگاه فرستنده ردياب بوده است كه مسير حركت خود را اعلام مي‌كند. بدين ترتيب تنها يك قاطر كور قادر به يافتن اين هدف ها نخواهد بود. بايد دانست كه مشكلات مربوط به كارايي اين سيستم در چهار گروه قابل ذكر است:
نكته اول اينكه ، اصولا هدف قرار دادن يك گلوله با يك گلوله ديگر، كاري بسيار مشكل و تاحدودي غيرعملي است. در واقع بايد دانست كه اين موشك‌ها با سرعتي 10 برابر يك گلوله معمولي، به سوي مقصد پرتاب مي‌شوند.
نكته دوم نيز به آزمون‌هاي انجام شده باز مي‌گردد، چرا كه در يك سيستم كارا و عملياتي دفاع موشكي كه بزرگ‌ترين ماشين ساخته شده بشر تاكنون است، ميليون‌ها قطعه و صدها ميليون كد رايانه‌اي وجود دارد كه ميليون‌ها مايل از فضاي پيرامون زمين را در بر مي‌گيرد. به علاوه، اين سيستم بايد كاملا دقيق بوده و به صورتي موفق عمل نمايد اما سيستم كنوني، هيچ گاه در يك جهان واقعي در مورد آزمايش قرار نگرفته است.
در مورد اين مساله كمي بيشتر بيانديشيد. آيا شما نيز سيستم حسابداري شركت خود را بدين گونه مديريت مي‌كنيد؟ و آيا شما همه صورت‌ حساب‌هاي مربوط به يك هزينه را با چشماني بسته پرداخت مي‌كنيد؟ و آيا شما بايد همه هزينه‌هاي مربوط به سيستمي را كه تاكنون هرگز در دنياي واقعي آزمون نشده بپردازيد؟
سومين نكته نيز اين است كه اين سيستم فاقد توانايي در تشخيص ميان اهداف واقعي و اهداف گمراه‌كننده است. اما كاملا واضح است كه پرتاب اين موشك‌هاي گمراه كننده ، بسيار ارزان‌تر و ساده‌تر از منهدم كردن اين اهداف خواهد بود. لذا در رويارويي دو سيستم تهاجمي و تدافعي، پيروزي كشور مدافع، بسيار مشكل است. هر چند شكست فاجعه‌آميز اين دفاع موشكي، از هم اكنون قابل پيش‌بيني است. اما آخرين و مهم‌ترين مشكل اين است كه يك بمب قرارداده شده در بخش باريك كشتي و يا در بخش تحتاني يك كاميون، مي‌تواند كل اين سيستم را فلج كند. اين روشي است كه يك مهاجم واقعي مي‌تواند از آن بهره بگيرد. (به حوادث 11 سپتامبر توجه كنيد) اين روشي ساده‌تر ، سريع‌تر ،‌كم‌هزينه‌تر ،موفقيت‌آميزتر و عاقلانه‌تر در مقايسه با استفاده از موشك‌هاي بين قاره‌اي است كه گازهاي فراواني نيز از انتهاي آن خارج مي‌شود؛ چرا كه سيستم دفاعي موشكي ما در برابر اين گونه حملات كاملا ناكار است به علاوه اين روش نيازي به كار پيچيده مهندسي و سرمايه‌گذاري هنگفت مالي ندارد.

ج) آيا جايگزين‌هاي بهتري براي اين سيستم دفاع موشكي وجود دارد؟
پيش‌بيني‌هاي محافظه‌كارانه‌تر نشان مي‌دهد كه استقرار اين سيستم، صدها ميليارد دلار هزينه دارد(90 ميليارد دلار تاكنون در اين بخش هزينه گرديده و ما هنوز نتوانسته‌ايم بهره‌برداري از اين سيستم را آغاز كنيم.) منتقدان اين سيستم معتقدند كه استقرار كامل اين سيستم، به هزينه‌اي معادل يك تريليون دلار نيازمند خواهد بود. اگر هم به تاريخچه ولخرجي‌هاي پرهزينه پنتاگون نگاهي بياندازيد،دلايل خوبي وجود دارد كه اين پيش‌بيني دور از واقع نيست. (خريد چكش‌هاي 700 دلاري براي استفاده سربازان در مناطق جنگي از سوي پنتاگون در چند سال پيش را بسياري از ما به خاطر داريم.)
استفاده مناسب از اين بودجه‌ يك تريليون دلاري مي‌تواند بخش مهمي از بدهي ملي كنوني 7 تريليون‌دلاري دولت ما را پرداخت كند. همچنين مي‌تواند با اين بودجه، در برابر كشورهاي محور شرارت، علاوه بر پرداخت مشوق‌هاي مناسب مالي در جهت متوقف كردن برنامه‌هاي توسعه موشكي ،‌كشتي‌هاي جنگي نيروي دريايي ايالات متحده را نيز به صورت دايمي در سواحل اين دولت‌ها، مستقر نموده تا همه موشك‌هاي شليك شده از خاك اين كشورها را هدف قرار دهند. به علاوه امكان ارايه كمك‌هاي اقتصادي دولت امريكا جهت توسعه اين كشورها نيز در كنار امكان دستيابي آنان به بازار امريكا از جمله ساير راه‌حل ‌هاي ممكن خواهد بود.انجام همه اين اقدامات، هزينه‌اي بسيار كمتر در مقايسه با استقرار سيستم دفاع ملي موشكي، در بر خواهد داشت. مطمئنا اين راهكارها اثر بخش‌تر نيز خواهند بود. به ويژه اينكه همان طور كه دولت كره شمالي بارها اعلام نموده است، در صورت كمك‌هاي مالي و فني دولت ما، از برنامه‌هاي مربوط به توسعه سلاح‌هاي هسته‌اي خود چشم پوشي مي‌كند.

د) در نهايت نيز اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا اين سيستم منافعي بيش از مضرات آن خواهد داشت؟
پاسخ به اين سوال مي‌تواند به مهم‌ترين شاخص سنجش موفقيت‌ سيستم دفاعي ملي موشكي ايالات متحده تبديل شود. چرا كه استقرار كامل اين سيستم، منجر به نابودي كليه فعاليت‌هاي پيشين در زمينه كنترل سلاح‌هاي كشتار جمعي در 50 سال اخير خواهد شد.
به علاوه بر اين سيستم نوين، امريكا به دولتي مهاجم و نابودكننده بدل مي‌شود. دو دولت چين و روسيه اعلام كردند كه در پاسخ به بكارگيري اين سيستم از سوي ارتش امريكا، با افزايش قابليت‌هاي تهاجمي خويش به مقابله خواهند پرداخت. بدين ترتيب، اين كار مي‌تواند به يك مسابقه جهاني در زمينه گسترش تسليحات جنگي به ويژه در منطقه حساس جنوب آسيا منجر شود.
متحدان اروپايي ما نيز در برابر اين طرح موضع‌گيري كرده‌اند، به ويژه اينكه آنان معتقدند، اين كار دنيا را ناامن‌تر خواهد كرد. رئيس جمهور فرانسه در ديدار خود با رئيس جمهور كشور ما و همزمان با اولين ديدار جرج بوش پس از اروپا، چنين گفته بود: «اين يك دعوت پرهزينه به گسترش تسليحات نظامي است. پاسخ كره شمالي به اشغال عراق نيز بايد مورد توجه شما قرار گيرد چرا كه دولت اين كشور سلاح‌هاي هسته‌اي را به عنوان يك عامل اطمينان‌بخش در برابر تهاجم به سرزمين‌ خويش برگزيده است و اين كار منطقي مي‌باشد.»
يك منطق مشابه نيز در بخش دفاع موشكي وجود دارد. اگر ايالات متحده خواهان ساخت آن بوده و ديگران معتقدند كه اين كار باعث تهديد امنيت آنهاست، آنان بي‌كار نخواهند نشست و به گسترش زرادخانه هسته‌اي خود مي پردازند تا در برابر اقدامات ايالات متحده به دفاعي موثر دست بزنند؛ لذا سلاح‌هاي هسته‌اي بيشتري در سراسر دنيا و در ميان دولت‌هايي بيشتر، گسترش خواهد يافت كه در مجموع به ناپايداري وضعيت جهان در مقايسه با دوره پيش از استقرار اين سيستم،منجر خواهد گرديد تا اينجا ما با 4 مرحله‌اي آشنا شديم كه براي توجيه فني و اجرايي يك سيستم تسليحاتي ضروري است چرا كه يك سيستم در مرحله اول بايد ضروري ودر مرحله بعد؛ منافعش بيش از معايبش باشد. ما معتقديم كه سيستم كنوني دفاع ملي موشكي ايالات متحده هيچ يك از اين مراحل را با موفقيت طي نخواهد كرد، لذا اين طرح برنامه‌اي خطرناك و بيمار است اما چرا با وجود همه اين مشكلات اين طرح همچنان در حال اجرا است؟
نكته اول را بايد در اين حقيقت جست‌‍‌وجو كرد كه اصولا اين سيستم به هيچ وجه رويكردي دفاعي نداشته است. حتي مدافعان اين سيستم نيز بيش از ساير مردم از اين امر آگاه هستند. چرا كه از ديرباز "دفاع موشكي" ،‌سيستمي تهاجمي و نه تدافعي بوده است. و در گام بعدي كنترل فضا به عنوان جبهه عملياتي آن برگزيده شده است و هيچ يك از نقاط دنيا از تيررس اين موشك‌ها در امان نخواهد بود. از روزهاي آغازين به وجود آمدن اين ايده كه به عنوان جنگ ستارگان شناخته مي‌شد، قلب دفاع موشكي در اشعه‌هاي ليزر هدايت سلاح‌هاي هسته‌اي قرار داشت. اين سيستم ارايه‌كننده يك طرح پيچيده بود كه بر اساس آن، سلاح‌هاي هسته‌اي ايالات متحده در فضا مستقر مي شد.
رودي وود روف فيزيكداني كه برنامه‌ اشعه ايكس را در آزمايشگاه "لاورنس ليورمور" مديريت كرد چنين گفته بود: « اگر اشعه ليزر اين قدرت را داشته باشد كه موشك‌هاي دشمن را نابود كند، مطمئنا مي‌تواند اهدافي را در سطح زمين نيز با سرعت و قدرتي بالا منهدم نمايد.»
براي پافشاري بر اين نكته، به اين خبر كه در وب‌سايت "اخبار فضايي و امنيتي "‌ منتشر گرديده است، توجه كنيد: " مطالعات انجام شده توسط بخشي دفاعي به اين نتيجه رسيده است كه پيش از آنكه سيستم مربوط به ايستگاه‌‌هاي نبرد ليزري به وضعيتي دست يابد كه واقعا در مقابله با موشك‌هاي بالستيكي مفيد باشد، اين سيستم به آن اندازه قدرتمند خواهد بود كه شهرها را در چند دقيقه نابود نمايد.»
همراه با دكترين راديكال بوش در مورد سياست‌ جنگ‌هاي پيش‌گيرنده، سيستم دفاع ملي موشكي به ايالات متحده اين قدرت را خواهد داد كه به توانايي اجراي اين عمليات‌هاي پيش‌دستانه، دست يابد. چرا كه توانايي يك كشور در انهدام تسليحات نظامي كشوري ديگر، حتي پيش از آنكه از اين سلاح‌ها استفاده كند به معناي دستيابي به قدرتي بلامنازع خواهد بود.
بدين ترتيب علي‌رغم همه تلاش‌هايي كه تاكنون در جهت ايمن‌تر نمودن دنيا از تهديدات هسته‌اي انجام شده است. استقرار اين سيستم ملي دفاع موشكي به افزايش ريسك اين حملات منتهي خواهد بود. چرا كه نظامي كردن فضا ارزان‌تر، اطمينان بخش‌تر و دقيق‌تر بوده و با موفقيت بيشتري نيز همراه است.
به‌علاوه، يكي از دلايل منطقي ايجاد اين دفاع موشكي، كمك به رشد مالي كارگزاران صنعتي - نظامي طرف قرارداد با پنتاگون مي‌باشد. به دنبال افول اقتصادي اين ابرشركت‌ها پس از پايان جنگ سرد، در سايه تحقق چنين طرح‌هايي، مطمئنا اين ابرشركت‌ها به منافع مالي قابل توجهي دست خواهند يافت. اين ابرشركت‌ها غول پيكرند. آنها قدرتمندند و ميليون‌ها دلار صرف خريد سياست‌مداران مي‌كنند، همان طور كه ما براي خريدهاي روزمره خويش به يك بقالي مي‌رويم. از ديدگاه آنان، دفاع موشكي، يك سيستم تسليحاتي كامل است . هر چند در واقع، اين مجموعه غيرضروري و ناكارآ بوده و صدها ميليارد دلار هزينه در برداشته است.
به علاوه، اين كار موجب جهت‌گيري و اقدامات تدافعي از سوي دولت‌هاي روسيه و چين شده است كه مي تواند به بروز يك مسابقه جهاني ديگر تسليحاتي منجر گردد كه بر اساس آن ، همه جنبه‌هاي درگير منازعات بين‌المللي تلاش مي‌كنند تا خود را در نيمه اول قرن بيست و يكم به تجهيزات كشتار جمعي مسلح كنند.
علي‌رغم شكست دولت امريكا در اشغال عراق، بايد اذعان كرد كه ما در جنگ سرد به پيروزي دست يافتيم. هم اكنون نيز دولت ما قدرتمندتر از هر زمان ديگري است . اما در كنار اين قدرت، بايد عاقلانه عمل نمود تا همه تلاش‌هاي انجام گرفته در جهت ايجاد صلح، به موفقيت منجر شود . ما در آستانه دوره‌اي حساس قرار گرفته‌ايم كه مي‌تواند به افزايش تعداد دشمنان ما منجر شود. سياست‌ كليدي ما بايد تلاش در جهت همكاري بيشتر صلح‌جويانه همه انسان‌ها و دولت‌ها در كنار يكديگر باشد. دفاع موشكي مي‌تواند منجر به بر هم زدن بسياري از معادلات جهاني گردد، چرا كه در سايه استقرار اين سيستم نامتعادل و پايان‌ناپذير در بخش صنايع تسليحاتي ايالات متحده بسياري از آرزوهاي صلح‌جويانه مردم دنيا كه همواره خواهان آن بوده‌اند ناكام خواهد ماند، وضعيتي كه مورد نظر و خواست دروني بسياري از ما نيست.

No comments: